اگه گفتید این چیه:)
یادمه دوتا سنگ بزرگ دایره شکل بود با یه دسته، رو هم میچرخیدن و آسیاب میکردن..مامان بزرگم آورده بودش قاووت درست کنه. خوب یادم نیست چیا رو باهاش آسیاب کردیم ولی میدونم کلی کمک کردم واسه پاک کردنشون. برنج و گندم و عدسو میدونم ولی خیلی چیزای دیگه داره، فکر کنم اول همشونو تفت میدن بعد آسیابش میکنن..سرچ کردم ببینم چجوریهها ولی اونی که گفته بود این نیست
آرد قاووت که درست میشه دیگه نگهش میدارن واسه زمستون، هربار که میخوان بخورن با شیر و شیره قاطی میکنن..مامان بزرگم همیشه بیضی شکل درستش میکرد حالا من واسه اینکه ببینید اینجوری درست کردم وگرنه کلیییی شیر میریزم توش که از گلوم رد شه:))
دلم تنگ شده واسه خونهی قدیمیمامان بزرگم، ظاهرش قدیمینبودا یه آپارتمان سه طبقه بود، اولین خونهای که بعد از به دنیا اومدن رفتم توش و تا هیوده سالگی بهترین روزامو همونجا گذروندم..امیدوارم صاحب جدیدش مراقبش باشه..
+کنکور؟ میمونم، میدونم اگه برم پشیمون میشم چون دانشگاه رفتن امسال با نرفتنش فرقی نداره..صادق باشم اگه کرونا درکار نبود میرفتم چون چهارساله گفتم روانشناسی دوست دارم و خب الان میتونم بخونم، سال بعدم میتونم همین رشته و همین دانشگاهو داشته باشم پس با نرفتنم چیزیو از دست نمیدم..احتمال زیاد مشاورمو کنسل کنم چون برنامهی کامل دارم و بعد از امتحان کردن پنج تا مشاور میگم مشاور داشتن به درد من نمیخوره، شاید اگه بعد از عید مشکلی داشتم بگیرم ولی الان به کارم نمیاد